روز اسبابکشی
اسبابکشی - داستان / داستانهای کودکان و نوجوانان
در «روز اسبابکشی»، مادر «دانیل» و پدرش حسابی در تکاپوی جمع کردن وسایل بودند و داشتند همه چیز را داخل جعبهها بستهبندی میکردند. دانیل با تعجب وسط اتاق پذیرایی ایستاده بود و با خود فکر میکرد که چه کاری میتواند انجام بدهد؟ در همان لحظه مادرش از او میخواهد تا برخی از وسایل را بستهبندی کند. «جولیان»، خواهر کوچکتر دانیل در اتاقش مشغول بازی بود که دانیل او را برداشته و داخل یک جعبه میگذارد و با چندتا بالش روی او را پر میکند و دورتادور جعبه را چسب میزند و... .