جزیره دلفینهای آبی
در داستان حاضر، راوی و برادرش "رامو" برای جمعآوری ریشههای خوراکی به درهای میروند که در کنار آن لنگرگاه کوچکی به نام "کورال کو" قرار دارد. آنها در همین حین، کشتی الئوتها را از دور مشاهده میکنند. کاپیتان این کشتی "آرلوف" نام دارد و پس از دیدار با پدر راوی ـ که رئیس قبیلهی گالاسات است ـ اذعان میدارد که به همراه 40 نفر از افرادش، برای شکار سمور آبی به این جزیره آمدهاند. پدر نیز از شکار آنها سهمی را برای خود در نظر میگیرد زیرا قسمتی از دریا که جزیرهی دلفینهای آبی، را احاطه کرده، متعلق به این قبیله است. سپس ....