میمون شاه و لاکپشت
داستان کوتاه حاضر که براساس قصهای کهن بازآفرینی شده درباره میمون عاقل و دانایی است به نام "کاردان ."کاردان که پادشاه میمونهاست در اثر کهولت، از پادشاهی کنار گذارده میشود .در نتیجه دیار خود را ترک میکند و به نقطهای دور رفته در آن جا با لاک پشتی از در دوستی در میآید و پس از چندی پیوند دوستی میان آنها بسیار محکم میشود .تا این که همسر لاکپشت بر این دوستی حسادت میکند و با بیمار جلوه دادن خود، داروی دردش را قلب میمون ذکر میکند . بدین ترتیب لاکپشت بر آن میشود تا با کشتن میمون، همسرش را مداوا کند .اما میمون با زیرکی و درایت از این مهلکه جان به در میبرد .این داستان مصور و رنگی برای گروه سنی "ج "بازآفرینی شده است .