سوگلی حرمسرا
داستانهای فارسی - قرن 14
در این داستان تاریخی، "فرخ میرزا "پسر فتحعلی شاه که به تازگی حکومت شیراز را به چنگ آورده در اندیشه ازدواج با دختری است که شاید او را صاحب فرزند کند، زیرا او پیش از این دختران بسیاری را که از او صاحب بچه نشدهاند به قتل رسانده غافل از آنکه خود نمیتواند صاحب فرزند شود .ماجرای اصلی داستان، از آنجا آغاز میشود که هیچ یک از اهالی شیراز حاضر به وصلت با شاهزاده نیستند و "حاج مصباح "از جمله کسانی است که فراشان شاهزاده، دختر او را برگزیدهاند و او نیز ناگزیر کنیز خود را به جای دخترش معرفی میکند که "نگین "نام دارد" .نگین " اینک با آگاهی کامل از وضعیت شاهزاده پای به حرمسرای او میگذارد و با ترفند تمام امور حرمسرا را در اختیار میگیرد و ....