فصل درو کردن خرمن

فصل درو کردن خرمن

داستان‌های فارسی - قرن 14

زمان درو کردن خرمن و خرمن‌کوبی رسیده بود و من و پدر در زمین خودمان سخت مشغول کار بودیم. مادر نیز در خانه مشغول پخت نان و کارهای خانه بود و گاهی برای کمک، به ما ملحق می‌شد. برادر بزرگم، «علی» برای خدمت سربازی رفته و چند وقتی بود که از او خبری نداشتیم. مادر مدام به پدر گوشزد می‌کرد که برای گرفتن خبر از او راهی شود اما پدر کار زیادی داشت؛ چرا که فصل درو کردن گندم‌ها بود، یک روز علی بدون ساک و وسایل و بی‌خبر به خانه آمد و شب دربارة مسئلة مهمی که در خدمت سربازی برایش پیش آمده بود با پدر و مادر صحبت کرد و گفت دیگر بازنمی‌گردد. چند روز بعد یک ماشین ارتشی به سمت خانة ما آمد. آنها به دنبال علی بودند و او خود را پنهان کرده بود. این اتفاقات، در زندگی ما تغییرات زیادی را رقم زد.

قیمت چاپ: 4,900 تومان
زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1390

نوبت چاپ:

4

تعداد صفحات:

200

قطع کتاب:

وزیری

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789645064844

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف