گربه خپله و دختر مهربان
((زرنگی)) در مقابل تنبلی و ویژگیهای آدم زرنگ در مقابل آدم تنبل، در این کتاب مصور و رنگی در قالب داستان برای کودکان گروه سنی ((الف)) و ((ب)) بازگو میشود .داستان درباره دختر مهربانی است که از داشتن گربهای خپل و تنبل رنج میبرد .روزی دختر مهربان، گربهاش را از خود میراند و به او میگوید هر وقت چابک و زرنگ شدی برگرد .گربه تنبل در جست و جوی زرنگی روان میشود و در پی آن، از آسیابان پیر، موش و کفشدوزک سراغ زرنگی را میگیرد .آنها هر کدام مفهومی از زرنگی را به او میآموزند ولی تاکید میکنند که زرنگی را باید در خودش جست و جو کند .عاقبت شب تاریک فرا میرسد، ماه با مهربانی مفهوم زرنگی را به گربه میآموزد و گربه که احساس میکند عاقلتر و زرنگتر شده، نزد دختر مهربان باز میگردد .