یکی بود، یکی نبود
پیرزنی به همراه تعدادی از حیوانات زندگی میکند. هریک از این حیوانات کاری انجام میدهند. برای مثال خر، خراطی، سگ سرایداری، گرگ گلهداری، روباه مرغداری و میمون عطاری میکند. در این میان پیرزن بزی را میبیند که مشغول چراست. در حالی که تمام حیوانات کاری میکنند و زحمت میکشند، آن بز فقط علف میخورد. پیرزن نیز تصمیم میگیرد وقتی آن بز نزدش بازگشت او را کشته و بپزد. داستان از جمله افسانههای عامه است و در قالب شعر به چاپ رسیده است.