خواب برهنهی برف
کتاب حاضر، مشتمل بر دو نمایشنامة فارسی، با موضوعات مختلف و با عنوانهای «خواب برهنة برف» و «خرگوش سفید، چشمهای قرمز» است. در خلاصة نمایشنامة «خواب برهنة برف» آمده است: «برات» جوان مسافرکشی است که به همراه همسر باردارش «الهام» زندگی میکند. در روزی برات نزدیکیهای شب، مسافری به نام «آسیه» را به سوی قبرستان میبرد. آسیه دختری هفده ساله است که برای خیرات جدّش، در شب پنجشنبه راهی قبرستان میشود. برات در لحظهای با او تصادف میکند و آسیه نقش زمین میشود. در حالی که آثاری از زنده ماندن در جانش است، برات او را رها میکند و رانندگان دیگر به دلیل کم بودن دید، از روی جسد وی رد میشوند. این حادثه که هفت سال پیش اتفاق افتاده، پدر و مادر آسیه را دچار توهّم زنده بودن آسیه و برات را نیز دچار کابوس تمام نشدنی میکند.