تعالی انسان از دیدگاه مولانا و یاسپرس
انسان (عرفان) / انسان (فلسفه)
مولانا، شاعر برجستهی ایران در قرن هفتم هجری قمری است که به ترسیم دقیق اندیشهی "تعالی" پرداخته است. یاسپرس نیز یکی از اندیشمندان فلسفهی غرب است که در بین تحولات عصر حاضر و سردرگمیهای بشر معاصر به تدوین طرح تازهای در زمینهی "تعالی" پرداخته است. در کتاب حاضر، اندیشهی تعالی انسان ازدیدگاه جلالالدین محمد مولوی و کارل یاسپرس به طور مقایسهای و مطالعهی تطبیقی بررسی شده است. نویسنده به سه دلیل این دو فرد را برای مطالعهی مقایسهای خویش انتخاب کرده است. نخست این که موضوع تعالی، حلقهی مشترک هر دو متفکر بوده است؛ دوم آن که درون فکری و خویشتنخوانی، ویژگی سلوک ویژهی آن معرفی شده است؛ و سه دیگر آن که تاثرات یاسپرس از اندیشههای عرفانی افرادی چون یاکوب بوهمه و پلوتینوس، پیشگوی گره خوردن نظریهی فلسفی تعالی با تفکرات عرفانی مولانا در بعضی از حیطهها است. همچنین نویسنده در سراسر کتاب تلاش کرده تا به این پرسش پاسخ دهد که "آیا این دو اندیشمند بزرگ از دو خاستگاه متفاوت فکری، یعنی اندیشهی اسلامی و فلسفهی اگزیستانسیالیستی، و در دو برههی کاملا ناهمگون تاریخی، یعنی قرن سیزدهم و قرن بیستم میلادی، در دو جغرافیای مختلف و در دو جامعهی ناسازگار، میتوانند فطرت مشابهی دربارهی صیرورت انسان و واقعیت تعالی، و همچنین پیچ و خمهای آن داشته باشند؟"