مهمان ناخوانده
شعر عامه
در روستایی سرسبز مادربزرگ پیر و مهربانی به تنهایی زندگی میکرد. یک شب باران گرفت، جوجة گنجشک با پرهای خیسش به در خانة مادربزرگ رسید و از او خواست که شب را پیشش بماند. مادربزرگ او را به خانه راه داد، کمکم الاغ، کلاغ، مرغ، سگ پشمالو نیز رسیدند و مادربزرگ همة آنها را به خانة خود راه داد. صبح که شد مادربزرگ از همة آنها خواست که خانهاش را ترک کنند، اما هیچکدام از حیوانات مادربزرگ را تنها نگذاشتند و قول دادند برای او کاری مفید انجام دهند. کتاب حاضر به صورت مصور برجسته، و در قالب شعر کودکانه برای کودکان گروه سنی «ب» به نگارش درآمده است.