سیب دندانزده (قصه)
در این کتاب، چهار داستان کوتاه جمع آمده است .داستان نخست زندگی رقتبار مردی نابیناست به نام ((عبدل)) .او سرپناهی ندارد و روز و شب را در خیابان یا مخروبهای میگذراند، اما یک نفر پیدا میشود تا راهی برای نجات عبدل از این وضع بیابد .او جز کشتن عبدل، چیزی به ذهنش نمیرسد، از این رو ...