ارتباط افکار مولوی و عطار
عطار دربارة انسان کامل به سه مساله توجه دارد که هریک، بیتردید یکی از پایبستهای دیوار سرای فکر مولاناست. مسالة نخست حقیقت محمدیه است که عطار در آثار مختلف خود با بیانی عالمانه و شیوا، که ویژة اوست، آن را مطرح ساخت، و دیگر بحث پیر و مرشد است. عطار در تمام کتب خویش، این بحث را مطرح کرد، اما در منطقالطیر و مصیبتنامه، که به همینمنظور آفریده شدند، بیان خاصی دارد. مسالة سوم که عطار، بسیار زیبا و عمیق مورد بحث قرار داده، ماهیت و حقیقت انسان است. او آدمی را موجودی برتر از تمام انواع آفریدهها میداند؛ یعنی انسان، جهان اکبر است؛ گرچه در ظاهر، جهان اصغر باشد. مولانا در تمام مسائل یاد شده قویتر از عطار وارد و خارج شده است. نگارنده در کتاب حاضر پس از درج زندگینامة عطار و مولانا به اشتراکات فکری آنها از مسائل مختلف از جمله دربارة انسان کامل، وحدت وجود، جبر و اختیار، عشق و محبت، عقل ممدوح و عقل مذموم و... میپردازد.