سبد سفارش شما خالی است!

داستان حاضر با موضوع موضوع خیالی و زندگی فرازمینی، برای نوجوانان نگاشته شده است. در خلاصة داستان آمده است: «نیکلاس»، کاپیتان «دنی»، «تونی»، «دایانا» و «شارلوت» با سفینه‌ای به فضا می‌روند. سفینة آن‌ها در جایی سقوط می‌کند، امّا همة آن‌ها زنده می‌مانند و سفینه نیز سالم می‌ماند. موجودی سبزرنگ و لزج با شش چشم از لای در سفینه وارد می‌شود و همه را به وحشت می‌اندازد. امّا به زودی همگی آرام می‌گیرند زیرا آن موجود به زبان زمینی‌ها صحبت می‌کند و به آن‌ها اطمینان می‌دهد که خطری تهدیدشان نمی‌کند. ساکنان سفینه به زودی با موجود فضایی که نامش «پاروکسی» است، دوست شده و بعد از ماجراهای بسیار در حالی‌که سخت به «پاروکسی» و دوستانش علاقمند شده‌اند، با سفینة خود به سوی زمین برمی‌گردند.