برای آناهیتا
«میترا» در بهار سال 1354 در گچساران به دنیا آمد. پدر او اسفندیار و مادرش «نازخاتون» به همدیگر علاقة فراوانی داشتند. فرزندان آنها بعد از سالها زندگی مشترک به دنیا آمدند. میترا در خانوادهای پرجمعیت و صمیمی رشد کرده و وارد دبیرستان میشود. او در آنجا با دختری به نام مرجان آشنا میشود که سرپرست گروه تئاتر مدرسه و کارگردان است. او میترا را عضو گروه تئاتر میکند و با هم روزهای خوشی را میگذرانند. میترا بعد از دبیرستان با فردی به نام «هومن» ازدواج میکند و صاحب دو فرزند به نام «آناهیتا» و «آرمان» میشود. میترا بر اثر دردهای آزاردهنده به دکتر مراجعه میکند و دکتر اعلام میکند که او به سرطان مبتلاست و به زودی مشاعر خود را از دست خواهد داد. میترا شروع به نوشتن خاطرات خود کرده و از نازخاتون مادرش مینویسد، سپس داستان زندگی خود را نوشته و آن را به مرجان دوست خود تقدیم میکند. مرجان خاطرات میترا را به صورت کتاب حاضر درآورده و در اختیار دختر میترا یعنی آناهیتا قرار میدهد. میترا بعد از نوشتن خاطرت خود مشاعر خود را از دست داده و در مهرماه 1383 در 29 سالگی از دنیا میرود.