قصهی 85
این مجموعه مشتمل بر نه داستان کوتاه تحت این عناوین است: "من بازی نیستم"، "انتقام"، "روز آبی"، "مثل آدمی که بخواهد نخندد"، "روی خط ابریشمی"، "فرهاد"، "تالاب"، "نور کافی" و "دو رفیق". برای نمونه در "دو رفیق" حکایت دو دوست با نام "مرتضی" و "محسن" بازگو میشود که در جبهه با یکدیگر آشنا و بسیار صمیمی میشوند. آنها در پایان هر هفته به مرخصی شهری یعنی به "اهواز" می رفتند. روزی برای چاپ عکسهایشان به یک عکاسی میروند اما زمانی که بعد از چند روز عکسهایشان را میگیرند متوجه میشوند که اشتباهی رخ داده و عکسها متعلق به آنان نیست...