سبد سفارش شما خالی است!

کتاب مصوّر حاضر، از مجموعة «افسانه‌های کهن هندی از زبان مادربزرگ» می‌باشد که در آن افسانه‌ای عامه و اجتماعی برای گروه سنی (ب) و (ج) به نثر در آمده است. در خلاصة داستان آمده است: «دیوات» یکی از راهزنان قدیمی، آزمند و بی‌رحم بود. روزی او مالک یکی از روستاها را تهدید به حمله کرد. مالک نیز افرادش را برای دفاع از روستا آماده ساخت. بعد از مدتی مالک برای انجام کاری از روستا خارج شد. دیوات از فرصت استفاده کرد. و به روستا و روستائیان هجوم آورد. در این میان «هیرابی» دختر پانزده سالة مالک و در فرصتی، با مهارتی شگفت دیوات را کشت و راهزنان را فراری داد. مالک که بارها برای نداشتن پسر از سوی اهالی سرزش شده بود، از اینکه دخترش در نبرد او حیثیت و شرافتش را حفظ کرده بود خوشحال و به وجود هیرابی افتخار می‌کرد.