اما تو چیز دیگری (2)
داستانهای تخیلی
معلم نقاشی از بچهها خواسته بود تا جالبترین خاطرة زندگی هفت سالة خود را نقاشی کنند. هرکدام از بچهها چیزی کشیدند. سارا جنگلی کشیده بود که دختر بچهای در پای درخت تنومندی ایستاده بود، ولی درخت آنقدر بلند بود که فقط تنة سبز آن در دفتر نقاشی سارا دیده میشد. معلم با تعجب علت کشیدن این درخت را از سارا پرسید؛ او این نقاشی را بر اساس خوابی که دیده بود، کشیده بود: روزی او، لوبیای سحرآمیز خواهرش، زهرا را در دست گرفته و خوابیده بود و در خواب دیده بود که لوبیا داخل گلدان افتاده، بزرگ شد و از پنجره بیرون رفت. خرگوش او، وروجک نیز خود را به بالای درخت رساند. بنابراین سارا و زهرا دنبال وروجک از درخت بالا رفتند و اتفاقاتی برای آنها افتاد، سارا خواب خود را برای بچههای کلاس تعریف کرد و مورد تشویق همکلاسیها و معلم نقاشی قرار گرفت. این کتاب همراه با تصاویر، برای گروه سنی «ب» به نگارش درآمده است.