دردی که میکشم
داستانهای فارسی - قرن 14
این کتاب، داستانی فارسی در ژانر اجتماعی است. در این داستان که وقایع آن در شهر شیراز اتفاق میافتد؛ دختر 12سالهای بهنام «مونا» که به تازگی پدرش فوت کرده است به همراه مادر و خواهر کوچکترش برای فرار از دست طلبکارهای پدرش در خانه عمهاش زندگی میکنند. «امید»، پسردایی 22ساله مونا که مالک یک ورزشگاه است، دلباخته اوست. پس از گذشت 8ماه، مونا و خانوادهاش تصمیم دارند که به خانه خودشان بروند، از سویی، امید هم قصد دارد برای ادامه تحصیل به خارج از ایران سفر کند و... .