مرید عشق
داستانهای فارسی - قرن 14
از توی خیابان، صدای بوق ماشین عروسی به گوشم می رسه و حالمو بدتر می کنه و تاکید می کنه که این خواب نیست، کابوس نیست. خود خودِ زندگیه که بعضی وقتها از کابوس ترسناکتر می شه. چهره سپیده و سینا در مقابل آن ظاهر می شه ترجمههای دکتر انصاری تو ذهنم در رفت و آمدند، بعد از لحظاتی در اتاق خواب باز می شه...