یک کلاغ چهل کلاغ
اندرزنامههای فارسی / داستانهای اخلاقی / ضربالمثلهای فارسی
کتاب مصور حاضر، جلد دوم از مجموعه «اتلمتل قصه و ضربالمثل» و داستانی اخلاقی است که بر اساس ضربالمثلی فارسی نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «در شهر ما مغازه بقالی بود. هر روز صبح که میشد مرد مغازهدار در مغازهاش را باز میکرد و مثل بقیه مغازهدارها شروع به کاسبی میکرد. ولی مرد مغازهدار با بقیه مغازهدارهای دیگر یک فرقی داشت. فرقش این بود که هر اتفاقی در خانه این مرد بیچاره میافتاد تمام همسایهها با خبر میشدند. یک روز صبح یکی از زنهای همسایه به در مغازه آمد و سؤالی از مرد مغازهدار پرسید».