سبد سفارش شما خالی است!

در نمایش‌نامة «پرواز از قفس» حرف‌های یکی از جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی با پرنده‌ای در قفس به تصویر کشیده می‌شود. این جانباز که باقر نام‌ دارد در حین گفت‌وگو با پرنده، از چگونگی اعزام به جبهه و نحوة به شهادت رسیدن هم‌رزمان، به هنگام حملة دشمن بعثی سخن می‌گوید. در بخشی از سخنان این رزمنده با پرنده می‌خوانید: «بالاخره یه‌روزی همه باید برن، یکی دیر یکی زود. یکی سبک یکی سنگین، حالا چه روزی، کجا و چه‌طوری مهم نیست. مهم هدفه، راهه که باید انتخابش کرد و مهم‌تر اینه که باید تو این راه موند، درد کشید، جنگید و رفت و شاید مثل یه قصة قشنگ واسه همیشه جاودانه شد». کتاب حاضر مشتمل بر مجموعة نمایش‌نامه‌های تنی چند از نویسندگان قزوین است. عناوین این نمایش‌نامه‌ها عبارت‌اند از: «کاف، میم، دال»؛ «خوان خون»؛ «پرواز از قفس»؛ و «حقیقتی دربارة مریم».