دزد: مجموعه داستان کوتاه
این مجموعه حاوی داستانهای کوتاهی به نام با بهار بیا دیگر؛ فال آخر؛ دزد، نقطة صفر؛ بیدل؛ عسل سبیل؛ سگی که میتوانست آدم خیلی خوبی باشد؛ درست مثل رنگ شب؛ و لانه است. در داستان دزد، کیف راوی که حاوی یک چک برگشتی برای برنامة خاکریزهای دیروز و یک داستان است که قصة گم شدن فردی در جبهه است که بچهاش منتظرش است، توسط موتورسواری، به طور غافلگیرانه قاپیده میشود. راوی موتورسوار را قسم میدهد و او میایستد و کیف را تحویل میدهد. دزد از داستان زندگی خود میگوید، از نامزدش که در ارمنستان است، از مادرش که هوش و حواس درست و حسابی ندارد و از برادری که در خاکریزهای مثلثی عملیات رمضان گم شده و حالا مفقودالاثر است. او نانآور خانوادة برادرش هم میباشد. راوی به همراه موتورسوار امضاء چک را میگیرد و وارد بانک میشود تا پول و چک را دریافت کند. او با خود میگوید که نقش اول داستانش را به موتورسوار میدهد، ولی وقتی رو برمیگرداند دیگر موتورسواری را نمیبیند.