زال و سیمرغ
داستانهای حماسی
در سومین کتاب مصور و رنگی مجموعه "داستانهای شاهنامه" که برای گروه سنی "ج" به طبع رسیده، داستان زال فرزند سام بازگو شده است. چون زال با سر و موی سپید به دنیا آمد، پدرش ـ سام ـ او را از خانه بیرون آورده، در پای کوه البرز نهاد. چندی گذشت که سیمرغی زال را یافت و او را در کنار جوجههایش بزرگ کرد. پس از سالیان بسیار، آن هنگام که زال جوانی برومند و دلاور گشته بود، آوازه پهلوانیاش در ایران زمین پیچیده از طرف دیگر سام گرفتار کابوسهای شبانهای شده بود که او را رنج میداد. سرانجام با راهنمایی موبدان، سام به جست و جوی زال برآمد و او را نزد سیمرغ یافت. با آن که جدایی زال و سیمرغ دشوار مینمود زال پری چند از سیمرغ برای استمداد در مواقع بحرانی ستاند و او را ترک کرد. آنگاه با پدرش سام به خانه و به آغوش مادر بازگشت. گفتنی است این داستان با ابیاتی از اشعار شاهنامه فردوسی همراه است.