آه من بود طوفان میچ
بخش نخست این نوشتار ماجرایی است از مردی فقیر که تصمیم دارد از راه نوشتن امرار معاش کند .او با پیرمردی فقیرتر از خود مواجه میشود و برای کمک به او جلیقهاش را نزد دکانداری به گرو میگذارد تا برای پیرمرد شیر بخرد .غافل از آن که قلمش در جیب جلیقه قرار دارد ...