سروستان هو: بررسی تطبیقی حکایات مثنوی معنوی با حکایات عطار
اشعار سنایی، عطار و مولانا بلندترین قلل شعر عرفانی ایران هستند. اینان سه موج بزرگ دریای عرفان و تصوفاند که فضای بیکرانة شعر فارسی را احاطه میکنند و در ضمن کمال استقلال، سخت به یکدیگر وابستهاند و یکدیگر را تکمیل میکنند. نوع نگرش این سه عارف بزرگ اگرچه موجب شباهتهایی در شعرشان شده است، اما هرکدام صبغة خاص خود را دارند. روشی را که سنایی بنیان نهاد، مبدا تحول بزرگ و سرچشمة شعر تعلیمی صوفیانه شد. اما بعد از سنایی تا ظهور عطار، شعر عارفانه و صوفیانه چهرة چندان درخشانی به خود ندید، اما این عطار بود که موج دوم شعر عرفانی را برانگیخت. اگرچه شعر تعلیمی عطار برخلاف سنایی ساده و بیتکلف است و کمتر به اشارات و تعلیمات علمی و حکمی مانند سنایی اشاره دارد. بعد از عطار، مثنوی مولانا در واقع پلة سوم و آخر شعر عرفانی بود. در این پژوهش برخی از حکایاتی که بین حدیقه الحقیقة سنایی و مصیبتنامه و اسرارنامه و منطقالطیر عطار با مثنوی معنوی مشترک بودهاند، بررسی شده است.