خوشگل‌ترین غول دنیا

خوشگل‌ترین غول دنیا

در شهر رنگین‌کمان و در سرزمین غول‌ها، غول پهلوانی زندگی می‌کرد با نام "فری خاپالا"، این غول پهلوان، با وجود تمام زور و قدرتی که داشت، غول مهربان، دل‌رحم، خجالتی و کم‌رویی بود. فری‌خاپالا در زندگی یک مشکل بزرگ داشت و آن اینکه زیبا نبود. همین مساله باعث شده بود که او از همه خجالت بکشد و بزرگ‌ترین آرزویش این باشد که زیبا بشود. روزی که یک پشته‌ی بزرگ هیزم جمع کرده بود و به شهر رنگین‌کمان بازمی‌گشت، بین راه صورت خویش را در رودخانه نگاه کرد و باز برای چندمین‌بار آرزو کرد که "ای کاش زیبا بود". او در همان حال در کنار رودخانه خوابش برد و بعد از مدتی جادوگری را دید که به سوی او می‌آمد. جادوگر به او قول داد در مقابل گرفتن دندان‌های تیز، شاخ بلند، شمشیر خانوادگی، و قدرت و نیروی فری خاپالا، به او زیبایی هدیه کند. غول پهلوان قبول کرد و معامله انجام شد. فری خاپالا خود را در رودخانه نگاه کرد و از قیافه‌ی جدید خود به وجد آمد و تصمیم گرفت به شهر بازگردد. اما نتوانست پشته‌ی هیزم را از زمین بلند کند. با وجود این با شادمانی راه شهر را در پیش گرفت. در سرزمین رنگین‌کمان هیچ‌کس باور نمی‌کرد. که او همان فری خاپالای پهلوان است. به همین دلیل از گذشته نیز تنهاتر شد و مجبور شد شهر را برای همیشه ترک کند. حالا متوجه اشتباهش شده بود. روزی که داشت به چهره‌ی خود در آب نگاه می‌کرد پایش لغزید و در رودخانه افتاد و نزدیک بود غرق شود که از خواب پرید. فری خاپالا به خود در آب رودخانه نگاه کرد و از این که قیافه‌اش تغییری نکرده، شاد شد. او حالا قدر خویش را می‌دانست و با خوشحالی فریاد زد: من فری خاپالا هستم، فری خاپالا... دیوارهای شهر از این فریاد لرزید.

قیمت چاپ: 600 تومان
نویسنده:

محمد کرم‌زاده

ناشر:

نوید

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1386

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

64

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789643584801

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف