زیبای خفته
داستانهای فارسی - قرن 14
در این داستان دو جوان به نام "حمید" و عرفان" از سر نیاز برای دزدی به منزلی می روند. عرفان وقتی وارد اتاقی می شود دختری زیبا را در حال خواب می بیند و در یک لحظه به او دل می بازد. این دختر "هلن" نام دارد که پس از مرگ پدر و مادرش در منزل دایی اش که پزشک است زندگی می کند. پسر دایی هلن که شهروز نام دارد بعد از سال ها تحصیل در فرانسه به ایران باز می گردد و با دیدن هلن به او علاقه مند می شود. از طرفی دیگر عرفان به بهانه های مختلف بر سر راه هلن قرار می گیرد و توجه او را به خود جلب می کند و.....