ندای درون
نگارنده در کتابچة حاضر سعی کرده تا در قالب تصویر و جملاتی کوتاه به دو زبان فارسی و انگلیسی نمایشی از احساسهای درونی را برای ما به تصویر بکشد و به آشکار شدن حقایقی که از بدو تولدمان آغاز شده و عادت به روزمرگی، که ما را از تشخیص این مسائل دور کرده، بپردازد. وی تفکر در این جملات را مقدمهای پویا به سوی مراقبة فکورانه میداند؛ نوعی از مراقبه که شخص با انتخاب جملهای الهامبخش و تامل آگاهانه بر آن، به عمق حقیقتش پی میبرد. به زعم وی: آرامش فکورانة قلبی تکامل بسیطی را میآفریند و گوشه چشمی از حقیقت را آشکار میسازد. پارهای از جملات عبارتاند از: محبوب من امشب هوش را از من بربا و تا صبح، ایمان را جایگزین آن کن، شهد عشق و عسل فهم را بر زبانم جاری کن، بگذار بنوشم تا این دو یکی شوند؛ معجزه بصیرتی است بر ذات واقعی وجودم؛ دستیابی به بصیرت درون و الهامات والا قدم بعدی تکامل است؛ خدا را میخواهم بیش از همة خواستنیها؛ زندگی مسئلهای برای حل کردن نیست، بلکه رازی است که باید زندگیاش کرد.