دوباره او
داستانهای فارسی - قرن 14
رمان حاضر، با موضوع اجتماعی و عاشقانه، قصّة فراز و نشیبهای زندگی دختری به نام «فتانه» است. «فتانه» در یکی از روستاهای همدان زندگی میکند. او با پسرعموی خود «اردلان» نامزد است. «اردلان» بدون پیش زمینة دلخوری، نامزدی خود را با «فتانه» به هم میزند و اصرارهای «فتانه» برای فهمیدن علّت آن بینتیجه میماند. «فتانه» مدّتی سردرگم و افسرده میشود، سپس با زندگی آشتی کرده و به عنوان معلّم در روستایی مشغول به خدمت میشود. او شادیها و تلخکامیهای بسیاری را تجربه میکند و سرانجام، «اردلان» که از زندگی با دختری به نام «پرناز» به بلوغ فکری رسیده، به سراغ «فتانه» میآید و با وی زندگی شادمانهای را آغاز میکند.