شمشیرهای ژنرال (نمایشنامه)
نمایشنامه فارسی - قرن 14
«سارا مدیر» دختری جوان همراه پدربزرگ خود «ایزاک مدیر» از آمریکا به مهمانسرایی قدیمی در حومة وین، وارد میشوند. در زمان جنگ علیه نازیها «ایزاک مدیر» که یک یهودی فراری و آواره بوده به یک گروه مقاومت در جنگ ملحق شده بود، امّا به گروه خیانت کرده و باعث شده بود اعضای گروه همگی کشته شوند. سارا که به عنوان منشی «ایزاک» وارد وین شده، هیچ اطّلاعی از جاسوس بودن پدربزرگ در زمان جنگ ندارد. او با اطلاع یافتن از موضع پدربزرگ، در کشتن وی تردید نمیکند. او را با تپانچه از پای در میآورد. این داستان به صورت نمایشنامه به نگارش در آمده است.