طبلزنها
داستانهای آلمانی - قرن 20م. - ادبیات کودکان و نوجوانان
این داستان تخیلی درباره سفر آرمانی گروهی از انسانها است که به دنبال یافتن زندگی بهتر، از شهر و موطن خود کوچ میکنند و راهی سفری طولانی میشوند. داستان از شهری آغاز میشود که اختلاف طبقاتی شدیدی بر آن حاکم است. روزی یک نفر بر طبل میکوبد و میگوید: "ما زندگی بهتری شروع میکنیم. ما به سرزمین دیگری میرویم". به زودی گروه زیادی از مردم با "طبلزنها" همراه میشوند. آنها طبلزنان از شهر خارج میشوند تا به سرزمین آرمانی خود برسند. دربین راه اهالی شهرهای دیگر نیز به آنها میپیوندند. این گروه عظیم به سرزمینهای مختلفی میروند و در یک مرحله به ثروت و رفاه هم میرسند، اما سرانجام بر اثر حوادث مختلف، شکست میخورند، از هم پراکنده میشوند و تعداد اندک باقیمانده به شهر خود باز میگردند. مدتی بعد بار دیگر صدای طبلی به گوش میرسد که مردم را به زندگی بهتر فرا میخواند....