عسلی در جستجوی آفتاب
"عسلی "زنبور عسل کوچکی است که خیلی دلش میخواهد آفتاب را ببیند ;اما چون کوچک است اجازه ندارد از کندو خارج شود .او یک روز از روزنهای گل آفتاب گردانی میبیند و تصور میکند که همان آفتاب است . سرانجام عسلی بزرگ میشود و بعد از چند روز بارانی از کندو بیرون میآید و به سمت گل آفتابگردان پرواز میکند و روی آن مینشیند که ناگهان گرمایی ملایم از پشت سر او را نوازش میدهد .عسلی برمیگردد و آفتاب شرق را در حال طلوع با شادمانی تماشا میکند .این داستان برای گروه سنی "الف "و "ب "همراه با تصاویر رنگی به گونهای خاص طراحی و چاپ شده است .