شورای امنیت و مسئله تجدید ساختار آن
شورای امنیت از نظر میزان و گستردگی اختیارات و لازم الاجرا بودن تصمیمات آن، نهادی منحصر به فرد در تاریخ روابط و حقوق بینالملل است. متاسفانه ترکیب و تعداد اندک اعضای این شورا تناسبی با تواناییها و اختیارات گسترده و قدرت فوقالعادهی آن نداشته و موجب تمرکز قدرت در دست شمار اندکی از کشورها شده است. این مساله از بدو تاسیس سازمان ملل مورد توجه قرار داشته و نتیجهی آن حرکتهای دورهای برای تجدید ساختار شورای امنیت بوده است. نگارنده در کتاب حاضر نخست موقعیت شورای امنیت را در نظام بینالمللی امروز بررسی میکند و سپس به تلاشهای قبلی برای اصلاح این شورا و شرایط جدید و تشکیل گروههای کاری اصلاح آن میپردازد. وی در ادامه برخی موضوعات اصلاح از جمله افزایش اعضا و وتو و نیز بازنگری دورهای در روش کار و ساختار شورا را مطرح ساخته و به حساسیتهای ژئوپلیتیک افزایش اعضا خصوصا اعضای دایم در هریک از مناطق جهان اشاره میکند. در پایان نیز فعالیتهای اصلاحی ژانویه ـ سپتامبر 2005 و علت ناکامی تلاشها برای این اصلاح را بیان میدارد.