یک روز تابستانی
در این داستان کودکانه نویسنده از غرور یک بوته گوجه فرنگی سخن میگوید .او یک روز در کنار خود گیاهی را میبیند که تازه روییده است .به گمان او این گیاه بیارزش و به زودی باغبان آن را از بین خواهد برد، اما با آمدن باغبان درمییابد که آن گیاه یکی از باارزشترین گیاهان یعنی زعفران است .این کتاب با تصاویر رنگی همراه است.