نگذار دوباره هیچ لعنتیای هواییات کند
داستانهای فارسی - قرن 14
این کتاب مشتمل بر داستانهای کوتاهی با عنوانهای «پنجره»، «بادام»، «غروب»، «بطری»، «اعزام»، «فرهاد»، «امضا»، «شاه بلوط»، «عمهجان» و... است. داستان «قلعه» درباره پیرمردی است که هر ساله عروسها و دامادهایش به منزل او میروند تا تعطیلات را با یکدیگر بگذرانند. پیرمرد اصفهانی، همیشه تلاش میکند تا هیچ کموکسری برای پذیرایی از مهمانهایش نگذارد. این بار که آنها به اصفهان آمدند صحبت از بهنام زدن «قلعه» به نام فرزندان میشود، اما پیرمرد مخالف این ماجراست، چراکه میراث فرهنگی قلعه اجازه نمیدهد تا او خانه عشقش را به کسی واگذار کند و... .