پونه
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستان زندگی دختری به نام «پونه» است که پس از مرگ پدرش مادرش، او و خواهرانش را بهسختی بزرگ کرده است. حالا «پونه» برای دانشگاه نیاز به پول دارد و میخواهد که در یک شرکت خصوصی کار کند. اما مادرش اجازه نمیدهد. او حتی حاضر است طلاهای یادگاری همسرش را بفروشد اما نگذارد که «پونه» وارد شرکتهای خصوصی بشود. در داستان میخوانیم: «جوی دم در بر اثر افتادن شاخه گرفته بود؛ مجبور شد راهش را دورتر کند. وقتی به مغازه رسید، بوی چرم و چسب حسابی سر حالش آورد».