آفتاب و سایهها
عرفان - مطالعات تطبیقی / عرفان مسیحی / عرفان یهودی / عرفان هندو / عرفان بودایی
عرفان چه در بخش نظر و چه در حوزة عمل همواره به کتاب، سنت، سیرة نبوی و اولیای الهی استناد میکند و مایههای اولیة اندیشه و عمل خود را اسلامی میداند و بر بنای آن، اصول و قواعدی را پیریزی کرده است. لزوم تحقیق دربارة عرفان از اینجا آغاز میشود که گذشته از خود عارفان، دیگران دربارة ریشهها و خاستگاه عرفان نظریههای دیگری مطرح ساختهاند که باید شناخته شود و به پرسشهای گوناگونی که در این زمینه مطرح است، پاسخ داده میشود. با توجه به این که امروزه از یک سو، با عرفانهای وارداتی چه از شرق با نام «کرشنیا»، «رامالله» و «سایبابا» و چه از غرب با نام عرفانهای مسیحیت، سرخپوستی و یهود مواجه هستیم و از سوی دیگر، سلسلههای دراویش تحت عنوانهای مختلف «شاه نعمتاللهی»، «گنابادی»، «نقشبندیه» و... در داخل کشور به صورت گسترده و هدفدار مشغول فعالیت هستند. لذا، باید پاسخی در خود، با تکیه بر مواضعی متین، عالمانه و منطقی به آنها داد. نگارنده در کتاب حاضر، با نگاهی واقعبینانه مبانی نظری و فکری مذهبهای نوظهور عرفانی را که از شرق، به ویژه هند و یا از غرب، به ویژه آمریکا در دو دهة اخیر به کشور ما وارد شدهاند، بررسی کرده و ابعاد آن را واشکافی کرده است. وی در صدد بوده است تا عرفان اسلامی را به عنوان کاملترین نوع عرفان به مخاطبان معرفی کند.