هفت خوان رستم: جادوی دیو سپید
داستانهای فارسی / داستانهای حماسی
کی کاووس، شاه ایرانشهر توسط سنجه، جادوگری که از طرف ارژنگ، شاه مازندران آمده بودن طلسم میشود و تصمیم میگیرد که مازندران را به تصرف خود درآورد. مازندران سرزمینی بود که ارژنگ و دیو سپید بر آن حکومت میکردند. ارژنگ مردم را وادار به پرداخت مالیاتهای سنگین میکرد و ظلم و ستم فراوان بر آنها روا میداشت. با وجود آن که مازندران سرزمینی ثروتمند بود، ولی مردم آنجا در فقر و تنگدستی زندگی میکردند. کیکاووس با بالاترین تاکتیکهای جنگی و بهترین تجهیزات، با سپاهیان نیرومند به مازندران حمله میکنند و مرزهای دفاعی مازندران را میشکنند و دیوهای بسیاری را میکشند. سنجه جادوگر به دستور ارژنگ به سرعت باد نزد دیو سپید میرود و ماجرا را برای او تعریف میکند، دیو سپید تصمیم میگیرد تا به سراغ لشکر بزرگ کاووس شاه برود و با نیروی اهریمنی خود، آنها را جادو کند و به بند بکشد. این کتاب اقتباس از شاهنامة فردوسی است و برای گروه سنی «ج» به نگارش درآمده است.