من یک گوسفندم و باید ب ب کنم
کتاب مصوّر حاضر، با موضوع داستانهای تخیلی برای گروه سنی (ب) و (ج) تهیه شده است. در خلاصة داستان آمده است: چوپان مهربانی در روستایی نزدیک جنگل زندگی میکرد. او هر روز گوسفندهای خود را به چراگاهی در کنار جنگل میبرد. روزی بعد از طوفان سهمگینی، او بچه شیری زخمی مییابد و او را با خود میبرد. شیر بعد از بهبود، هر روز با چوپان همراه گله میرفت. روزی شیری دیگر شیر جوان را میبیند و به او دربارة شیرها توضیح میدهد. تا آن زمان شیر جوان چون با گوسفندها بزرگ شده بود، فکر میکرد گوسفند است و باید علف بخورد و بع بع کند. تا اینکه روزی گرگی به گله حمله میکند و شیر جوان بعد از فراری دادن گرگ، از چوپان خداحافظی میکند و به سوی زندگی خود میرود.