نگاهی به زیباییشناسی (هایدگری) گیلگمش: پژوهشی در اسطورهشناسی شرقی
مارتین هایدگر استاد فلسفهی دانشگاه فرایبورگ و جزء اثرگذاران بر جنبشهای فکری ـ روحی قرن بیستم بود. مسیر فکری وی با سه انقلاب در رد و قبول مسائل الهیات، پدیدارشناسی و فلسفه و متافیزیک شکل گرفت و به طور بارزی در پدیدارشناسی، با خلق متن "وجود و زمان" پرسشهایی دربارهی هستی طرح کرد و با اتکا بر بنیادهای هستیشناسی توسعه داد. تفکر و زیباشناسی هایدگری که برآمده از تلاشهای وجود شناسانهی او در زمینهی فلسفی و نیز شعری و هنری است. در بررسی و فهم اسطورهای چون گیل گمش، امکانی زیباشناسانه فراهم میسازد، که بر اساس آن میتوان از نسبت این اسطوره با هنر پرسید و تغییرهای هستیشناختی از داستان گیلگمش را استقراء و فهم کرد. حماسهی گیل گمش شیئی نیست که در جایی از طبیعت و جدای از انسان مستقر به وجود آمده باشد، نمیتواند ابزاری که کاربردی زمینی یا حتی کارکردی فقط تعلیمی دارد، به حساب آید، چون پرسشهای وجودی و تفهیم حقیقت در آن موج میزند و از متنی تربیتی متمایزش میسازد، و اثری هنری است که آدمی را در ورای زبان نشانهای و ارتباطی و بر حسب تاویل برانگیزیهای زیباشناختی، به مواجهه با وجوه گوناگون وجود حقیقت فرا میخواند. بر این اساس کتاب حاضر در چهار بخش بدین شرح تدوین شده است: در بخش نخست با عنوان "دربارهی اسطوره و امکانهای اسطورهشناسی" به سیر اسطورهشناسی، شیوههای اسطورهشناسی، معانی اسطوره و زیباشناسی اسطوره پرداخته شده است. بخش دوم به توضیح دربارهی گیل گمش اوروک، بخش سوم به هایدگر و زیباشناسی او و بخش چهارم به زیباشناسی گیل گمش اختصاص یافته است.