آخرین پرواز
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی است که با زبانی ساده و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «سالها در شهر زاهدان گوینده رادیو بودم و گاهی تمام وقتم در استودیو میگذشت، زیرا شوق مردم آن سامان بودن آنها هم مرا بسیار دوست داشتند، به همین دلیل هر زمان که به فکر انتقال به تهران میافتادم خودم را سرزنش میکردم. تا اینکه به علت انتقال خانوادهام به تهران، چارهای جز همراهی با آنها نداشتم».