مترسک و خدمتکارش
داستانهای کودکان (انگلیسی) - قرن 20م.
داستان کتاب حاضر، با موضوع تخیلی و ماجراجویانه، ماجرای یک مترسک و پسری به نام «جک» است. روزی آقای «پندولفوی» برای فراری دادن پرندهها از مزرعه مترسکی زشت ساخت و آن را وسط مزرعه گلآلود قرار داد. در یک شب بارانی رعد و برقی شدید در گرفت. بر اثر اتّفاق نادری، تمام ملکولها، اتمها، ذرات بنیادین و امثال آن در لحظة برخورد صاعقه به او در حالت مناسب قرار داشت تا به او جان بدهد. مترسک بعد از جان گرفتن، با پسری به نام «جک» که در یک انباری در فاصلهای نه چندان دور از مزرعه پناه گرفته بود، مواجه شد. «جک» پسری مشتاق و شریف بود و مترسک که اهل کار و استعداد بود، او را به عنوان خدمتکار پذیرفت. آنها سفر پر ماجرای خود را آغاز کردند و تجربههای جدیدی کسب نمودند.