یک گل به رنگ ماه و پنج قصه‌ی دیگر

یک گل به رنگ ماه و پنج قصه‌ی دیگر

داستان‌های مذهبی / داستان‌های کوتاه

پیرمردی با اسبش از سرزمین شام به مدینه آمد تا با امام حسن (ع) روبه‌رو شود. وقتی امام را دید مشتش را بلند کرد و حرف‌های زشتی زد. اما امام در جواب او گفت: گمان می‌کنم که تو در شهر ما غریبی. انگار درباره‌ی من اشتباه فکر می‌کنی. اگر از من چیزی بخواهی حتما به تو تقدیم خواهم کرد. اگر گرسنه باشی تو را سیر می‌کنم و اگر نیازمند باشی، بی‌نیازت می‌کنم". با هر جمله‌ای که امام می‌گفت، پیرمرد بیش‌تر خجالت زده می‌شد. تا این که امام از او دعوت کرد که به خانه‌اش بیاید. پیرمرد به گریه افتاد و گفت: "ای مرد خوب! تو خلیفه‌ی بزرگ خدایی. پیش از آن که تو را ببینم گمان می‌کردم هم خودت و هم پدرت، آدم‌های بدی هستید. اما حالا به اشتباهم پی برده‌ام. شما از بهترین آدم‌هایید". سپس امام افسار اسب او را گرفت به راه افتاد. پیرمرد به دنبال امام رفت تا میهمان چندروزه‌ی خانه‌ی امام بشود. این داستان تحت عنوان "یک گل به رنگ ماه" به همراه پنج داستان دیگر در کتاب حاضر به چاپ رسیده است. تمامی داستان‌ها به موضوع "گذشت و بخشش" اختصاص دارند و عناوین آن‌ها عبارت‌اند از: مهربانی حضرت محمد؛ به خاطر این دوتا گل؛ نیکی درجواب بدی؛ کارگر بی‌انصاف؛ و بهترین راه.

قیمت چاپ: 30,000 تومان
نویسنده:

مجید ملامحمدی

ویراستار:

شهرام رجب‌زاده

تصویرگر:

حمیدرضا بیدقی

ناشر:

محراب قلم

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

297.68

سال چاپ:

1401

نوبت چاپ:

5

تعداد صفحات:

24

شابک:

9789643235024

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف