یک نظریهی معماری
تاریخ معماری انسانها در بستر طبیعت و در حضور الهی زاییدة نسبی است که از معرفت به این بستر و آن حضور، حاصل آمده است. نوع و کیفیت این معرفت، باعث پدید آمدن شکلهایی در طول تاریخ معماری شده است. در دوران مدرن، انسان با بیاعتنایی به این بستر و نفی حضور آن، معماریای را سازمان داد که به رغم دستاوردهایش، آثار خود را به تدریج آشکار میکند و متفکرین ژرفاندیش زمانه از جمله نگارندة کتاب حاضر، سالینگروس، را به بازگشت فرامیخواند. سالینگروس، که معمار و ریاضیدان است، در این کتاب تلاشی بسیار در آشکارسازی الگوهای ریاضی حیات طبیعی و تناظر آن با الگوهای معمارانه به انجام رسانده است. وی همچنین برخی وجوه طراحی را که به صورت سنتی در حوزة هنر گنجانده میشد و تاکنون به توصیف علمی تن نداده بود، تبیین میکند. قوانین معماری از دیدگاه یک فیزیکدان، مبنای علمی برای آفرینش فرمها در معماری، همکاری سلسله مراتبی در معماری و لزوم وجود تزئینات از نظر ریاضیات، ارزش حسی تزیینات، زندگی و درهم تنیدگی معماری در قیاس با ترمودینامیک، معماری، الگوها و ریاضیات، و بنیادگرایی هندسی برخی عنوانهای کتاب هستند.