آینه وصال
روابط زن و مرد / زناشویی / شوهران
"خانم طلا" با وجود علاقهی بسیار به ادامهی تحصیل، پس از دورهی راهنمایی مجبور به ازدواج با "رشید" شد. او که در سنین نوجوانی به سر میبرد با این ازدواج با سختیهای بسیار روبهرو شد ولی تلاش کرد تا زندگی موفقی داشته باشد. وی طی سالها صاحب فرزندانی شد. از سویی رشید که کارمند اداری یک شرکت بود به علت عدم قبول رشوه از سوی رییس خویش مواخذه شده و از کار بیکار شد و به کار آزاد روی آورد. خانم طلا تمام تلاش خود را انجام داد تا فرزندانش به دانشگاه بروند و آیندهی موفقی داشته باشند. در میان فرزندان او "سالومه" از محبت خاصی برخوردار بود. او در جوانی به فردی به نام "طاهر" دل بست و با وی ازدواج کرد. طاهر فردی بدبین بود و همین امر سبب شد تا سالومه با وجود علاقهی بسیار به همسرش تنها پس از چند ماه زندگی، از او جدا شود. سالومه برای فرار از افکار خویش مدتی وارد مبارزات سیاسی دانشجویی شد و پس از مدتی با "بهرام" ازدواج کرد. حاصل ازدواج سالومه و بهرام چندین فرزند است که هریک زندگی موفقی دارند و تحصیلکردهی دانشگاه هستند. "راهام" ـ پسر سالومه ـ در دانشگاه به دختری دل میبندد و از خانوادهاش میخواهد که به خواستگاری او بروند. خانم طلا متوجه میشود که "درنا"، دختر طاهر است. او پس ازمشورت با بهرام و اطلاع دادن به طاهر و همسر وی با این ازدواج موافقت میکند و آن دو جوان زندگی مشترک خویش را آغاز میکنند.