بازی، مهندسی یک رمان
نگارنده درکتاب حاضر با انتخاب سه عنوان «موج»، «پیاز» و «مهندسی یک رمان» در صدد است تا نحوة شکلگیری داستان و پردازش شخصیتها و نحوة ایجاد اوج و فرود آن؛ و به طور کلی مدیریت یک داستان را مطرح سازد. این امر که در قالب داستانی صورت گرفته است، نکتهای را در توانمندی یک نویسنده بازگو میکند و آن این که نویسندة توانمند میتواند چندین داستان مجزا را در هم ادغام و داستانی واحد از آن استخراج نماید؛ کاری که نویسندة این کتاب برای بازگو کردن اهداف خود انجام داده است. وی واقعیت رماننویسی را در حقیقت خود نویسنده میداند و معتقد است که او باید بتواند خود را در کنار تمامی شخصیتهایی ببیند که برای شکلگیری یک داستان لازم است.