کاج فداکار
داستانهای کودکان و نوجوانان
درخت کاج و درخت بیدی در دو طرف یک رودخانه رو به روی هم در دشت پر از گلی قرار داشتند .با فرا رسیدن پاییز، بادهای سخت و سرد میوزید و بر سر و روی درختان تازیانه میزد، درخت بید شاخههایش را خم کرده بود و باد از فراز شاخههایش میگذشت و کمتر آسیب میدید .اما درخت کاج راست قامت ایستاده بود و باد گه گاهی شاخههایش را میشکست .درخت بید به درخت کاج گفت که سرش را خم کند .اما کاج گفت که در کنارش نهالهای جوانی روییدهاند و اگر او سرش را خم کند باد آنها را از ریشه خواهد کند . بدین ترتیب با فداکاری درخت کاج نهالهای جوان پاییز و زمستان سخت را پشت سر گذاشتند و در بهار سبز و شکوفا شدند .گروه سنی "ب "مخاطبان این داستان مصور و رنگی هستند .