سبد سفارش شما خالی است!

مرد جوانی که سال‌ها همراه پدرش به دریانوردی مشغول بوده و پس از جنگ با توجه به این که برای هیچ شغلی آمادگی قبلی نداشته و دچار نوعی ضعف اعصاب نیز بود، تصمیم به سفر به سوی مستعمرات می‌گیرد. در این سفر او با زنی به نام "آن" همراه می‌شود که او نیز عاشق دریانوردی و سفر بوده و از لحاظ مالی در مرتبه‌ی بالایی قرار دارد. این‌ دو تا مدت‌ها از سفر لذت می‌برند، تا روزی که کشتی‌شان دچار توفان شده و از مسیر منحرف می‌شود. بر اثر این سانحه آن‌ها به جزیره‌ای با نام "مائیانا" می‌رسند که بسیار عجیب اداره می‌شود. مردم این جزیره را دو گروه "آرتیکل‌ها" و "بئوس‌ها" تشکیل می‌دهند. آرتیکل‌ها کاری جز خوردن، خوابیدن و خلق آثار هنری ندارند و تمام بار اقتصادی جزیره و فراهم کردن وسایل آرامش آرتیکل‌ها بر دوش بئوس‌ها است. شورای جزیره تصمیم می‌گیرد مدتی، دو مهمان را در جزیره نگه داشته و پس از مطالعه‌ی کامل بر روی آن‌ها، کشتی را تعمیر کرده و اجازه‌ی ادامه‌ی سفر را صادر کنند. در این میان، دو مسافر جوان متوجه بسیاری عادات عجیب ساکنان جزیره می‌شوند. با توجه به این که هیچ‌یک از آن‌ها هرگز پایش را از جزیره بیرون نگذاشته بود برای خلق آثار هنری‌شان به کمک مهمان‌ها احتیاج زیادی داشته و اطلاعات بسیاری از آن‌ها کسب می‌کنند. سرانجام پس از یک ماه آن‌ها اجازه‌ی ادامه‌ی سفر را پیدا می‌کنند و البته با طرز فکری جدید که به علت سکونت در آن منطقه‌ی عجیب پیدا کرده بودند و این که نمی‌توانستند فکر آن‌جا را از خود دور کنند.