شیطان دریا و مرغ دریایی: باب شیر و گاو
افسانههای عامه
دو مرغ دریایی در میان صخرههای ساحل زندگی میکردند. «نازپری» نگران جوجههایش بود، زیرا محل زندگیشان جای امنی برای جوجهها نبود، اما «شاهپری» نگرانی نازپری را بیهوده میدانست. روزها گذشت تا این که یک روز ناگهان امواج دریا تیره و شیطان دریا ظاهر شد و جوجههای نازپری و شاهپری را با خود برد. شاهپری که اظهار پشیمانی میکرد به نازپری قول داد که جوجهها را برگرداند. او توانست به کمک سیمرغ و دیگر مرغان دریایی با کشیدن نقشهای ماهرانه و عاقلانه شیطان دریا را شکست دهد و جوجههایش را بازگرداند. پس از آن شاهپری و نازپری محل زندگیشان را به جای امنی منتقل و در کنار هم به خوشی زندگی کردند. این کتاب اقتباسی است از یکی از داستانهای «کلیله و دمنه» که برای کودکان و نوجوانان بازنویسی شده است.