سبد سفارش شما خالی است!

جلال و سیمین چهارده سال است که ازدواج کرده‌اند و خانه‌ای با حیاطی بسیار بزرگ، خالی بودن زندگی آنها را از وجود فرزند بیش‌تر نمایان می‌کند و حسرت بچه داشتن را دوباره در دل آنها زنده می‌کند. جلال و زنش از واقعیت تلخ بی‌اثر بودن آزمایش‌های متعدد برای فرزنددار شدن سرخورده می‌شوند و این مایة بیزاری آنها از دلال‌های واسطه و پزشکان است. آنها به دارودرمانی و بعد از آن به تکرار اعمال بیهودة جادو روی می‌آورند. در این کتاب شرح دور تسلسل درمان برای فرزنددار شدن جلال و سیمین، به زبان انتقادی به تصویر کشیده شده است.